معنی از گیاهان آپارتمان
لغت نامه دهخدا
آپارتمان. [ت ِ] (فرانسوی، اِ) خانه ای بچندین آشکوب.
حل جدول
بامبو
آپارتمان
برنده جایزه اسکار بهترین فیلم در سال 1960 میلادی
کاشانه
آپارتمان تجهیزشده
مبله
مبله؛ واحد آپارتمانی که معمولا وسایل ابتدایی زندگی را داراست.
معادل آپارتمان
کاشانه
گلخانه آپارتمان
پاسیو
نورگیر آپارتمان
پاسیو
مترادف و متضاد زبان فارسی
خانه، مسکن، منزل، ساختمان
فارسی به ایتالیایی
appartamento
فرهنگ معین
ساختمان، عمارت، ساختمان مجزا و مستقل. [خوانش: (تِ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
ساختمانی که معمولاً دارای چندین طبقه است و به واحدهای مجزایی تقسیم میشود،
هریک از این واحدها،
فرهنگ واژههای فارسی سره
سراچه
فرهنگ فارسی هوشیار
یک قسمت از عمارت که شامل چند اتاق با سرویسکه یک خانواده در آن زندگی کنند
معادل ابجد
790